breadcrumb در سایت همانند یک مسیریاب برای کاربران عمل میکند که با کمک آنها کاربران سایت هایی که دسته بندی انبوهی دارند به راحتی با یک کلیک میتوانند به صفحات قبلی بازگردنند.استفاده از breadcrumb در سایت هایی که بر اساس سلسله مراتب خاصی طراحی شده اند باعث سازمان دهی بهتر مطالب و دسته بندی میشود و در نتیجه در سئوسایت نیز اثر گذار است
انواع breadcrumb درطراحی سایت
به صورت کلی ٣ نوع اصلی و مهم breadcrumb وجود دارد که در وب سایت های مختلف ممکن است با آن ها روبرو شوید و در طراحی سایت ها استفاده شود:
1. BREADCRUMB های مربوط به لوکیشن
یکی از رایچ ترین و پرکاربردترین انواع breadcrumb ها در طراحی سایت، بردکرامب های لوکیشن هستند که به کاربر نشان میدهند که در حال حاضر در کدام نقطه از سایت قرار دارد. ساختار ساده و مشخص این بردکرامب، آن را بسیار رایج و پرکاربرد ساخته است.
از این نوع بردکرامب در سایت هایی که دارای محتوای بسیار زیادی هستند بسیار کاربرد دارند و کاربر به راحتی با استفاده از آن ها تنها با یک کلیک میتواند به صفحه های قبلی و سطوح بالاتر سایت بازگردد.
نمونه این بردکرامب را میتوانید در تمام نمونه کارهای طراحی سایت بانی سایت ببینید:
2. بردکرامب از نوع ATTRIBUTE
این نوع بردکرامب ها دومین نوع رایج میباشند. این breadcrumb ها در واقع به صورت فیلتر عمل میکنند و ثابت نیستند بلکه برحسب انتخاب کاربر پیوسته تغییر میکنند.
این بردکرامب ها مکان شما را در سایت نشان نمی دهند ولی در عوض به شما نشان میدهند که مطلب صفحه راجع به چه موضوعی میباشد. این نوع بردکرامب ها در سایت های تجارت الکترونیک (سایت های فروشگاهی) بیشترین کاربرد را دارند که کاربر را قادر میسازند تا با استفاده از فیلترهای مشخص محصول مورد نظر خود را بیابد مثلاً در سایت های خرید خانه.
3. بردکرامب های مسیر
این نوع breadcrumbها کمترین کاربرد را در وب سایت ها دارند. این بردکرامب ها دقیقاً همان کاری را میکنند که دکمه back در مرورگرها انجام میدهد. در واقع وجود این بردکرامب هیچ کمکی به بهبود UX نمیکند و در بیشتر مواقع یک جزء زاید و اضافه است. به همین دلیل این نوع بردکرامب تقریباً منسوخ شده است .
کدام نوع BREADCRUMB را در چه وبسایتی استفاده کنیم؟
خوب حالا که با انواع بردکرامب در طراحی سایت آشنا شدیم، بیایید ببینیم که هر کدام از آن ها چه کاربردی دارند و برای چه سایت هایی مناسب هستند.
خوب همانطور که گفتیم نوع سوم بردکرامب ها دیگر در سایت ها استفاده نمی شوند چون کمکی هم به تجربه کاربری نمی کنند پس از آن ها میگذریم و ٢ نوع دیگر را بررسی میکنیم.
بردکرامب های لوکیشن برای سایت هایی مناسب هستند که سطوح محتوا و صفحات زیادی دارند. یکی از بهترین مثال ها در این مورد سایت دیجی کالا میباشد که هزاران صفحه دارد.
بردکرامب های attribute مناسب سایت های فروشگاهی هستند که به وسیله آن ها بتوانید فیلترهای دلخواه را اعمال کرده و محصول مورد نظر را راحتتر پیدا کنید. کاربر در هر زمانی که بخواهد این فیلترها را تغییر داده یا حذف میکند.
نکات ضروری برای استفاده BREADCRUMB در طراحی سایت
- دقت نمایید که آیتم تکراری در بردکرامب ها نباشد زیرا باعث سردرگمی کاربر میشود.
- از علامت < برای جداسازی بردکرامب ها استفاده کنید، چون علامتی آشنا برای کاربران می باشد.
- سعی کنید در زمان استفاده از بردکرامب ها در طراحی سایت از کلمات کلیدی سایت که میخواهید با آن ها رتبه در موتورهای جستجوی گوگل داشته باشید استفاده کنید این کار به سئو سایت هم کمک میکند.
تبلیغات درون متنی/
اگر تمایل دارید برای شرکت خود اقدام به طراحی وب سایت کنید پیشنهاد می کنم ابتدا مقالات مربوط به تفاوت طراحی سایت فروشگاهی و طراحی سایت شرکتی را مطالعه کنید.
عموما اولین سوالی که موسسان هر استار تاپی در جلسات مشاوره و منتورینگ از من می پرسند این است که «من باید از چه مدل درآمدی استفاده کنم؟» این سوال گرچه سوال درستی است ولی باید آن را به گونه دیگری مطرح کرد. پرسش درست این است که بپرسیم: «مردم چرا حاضرند به من پول بدهند؟». در واقع ابتدا باید خوب به این بیاندیشیم که چرا مردم کیف پول شان را از جیب شان درمی آورند و تبدیل به یک مشتری برای کسب و کار شما می شوند.
بعد از بررسی تمام جوانب این پرسش و یافتن پاسخ های مناسب است که می توان در نهایت به این اندیشید که چگونه از این ارزش موجود می توان برای ایجاد، اصلاح یا تکمیل یک مدل درآمد موفق استفاده نمود. در این نوشته قصد داریم شما را با ۱۶ دلیل و تکنیک جالب آشنا کنیم که مردم حاضرند به خاطر آنها تبدیل به مشتری شما شوند. همانطور که گفتیم این محرک ها می توانند سرآغاز خوبی برای ایجاد، تصحیح و یا تکمیل یک ایده کسب و کار باشند.
1. مانند یک رئیس: مردم دوست دارند حرفه ای به نظر آیند
سعی کنید خدمات یا شرایطی ایجاد کنید که به کاربران در ایجاد یک موقعیت حرفه ای و متناسب با تصوری که دوست دارند از خود در نزد دیگران بسازند کمک کند. همیشه کسانی هستند که حاضرند برای بالابردن تصور دیگران از حضور و موقعیت خود پول پرداخت کنند.
ویندوز ویستا: بسیاری از افراد حاضرند پول بدهند و نسخه گران تر (business) این سیستم عامل را بخرند چون دوست ندارند رئیس، مدیر فروش یا هر فرد مهم دیگری باشند که در ارائه های جلسات شان از نسخه ارزان تر (Home basic) استفاده می کنند.
Slideshare.net: یک سایت برای آپلود و به اشتراک گذاری رایگان اسلایدها است. ولی تنها دلیلی که بسیاری از سخنرانان، اساتید و … حاضرند به این سایت پول بدهند این است که دوست دارند در صفحه پروفایل شان تبلیغات نمایش داده نشده و شمای حرفه ای تری داشته باشد
2. تعلق به یک جمع: مردم دوست دارند عضو یک گروه و یا یک حرکت جمعی باشند
انسان موجودی است اجتماعی، پس امکاناتی فراهم آورید تا مردم بتوانند وجوه اشتراک خود با دیگران را یافته و مبتنی برآن یک گروه، جمع یا حرکت اجتماعی بسازند، ارتباط داشته باشند و اهداف مشترک را دنبال کنند.
App.net: کمتر کسی می تواند باور کند که برخی حاضر باشند در یک «توییتر پولی» عضو شوند. شما در توییتر یک کاربر معمولی هستید ولی در این سایت عضوی از یک یا چند گروه بوده و امکان توییت کردن در گروه ها و انجمن های مختلف را دارید.
Cloob.com: یکی از اولین و پرطرفدارترین جامعه های مجازی در ایران، گرچه کارش را با تقلید از شبکه اجتماعی اورکات شروع کرد ولی خیلی زود مسیر اصلی خود را یافت. این سایت با بیش از یک میلیون عضو فعال امکان پیوستن کاربران را به گروه های مختلف، ارسال پیام، تبادل نظر و … را می دهد.
تبلیغات درون متنی/
اگر تمایل دارید برای شرکت خود اقدام به طراحی سایت ارزان کنید پیشنهاد می کنم ابتدا مقالات مربوط به تفاوت طراحی سایت فروشگاهی و طراحی سایت شرکتی را مطالعه کنید. من به شما پیشنهاد می کنم خدمات طراحی سایت پیام آوا را برای این کار نگاه کنید. شرکت پیام آوا بهترین و با کیفیت ترین خدمات طراحی سایت را در قالب طراحی سایت ارزان و مقرون به صرفه به شما ارائه می کند.
تبلیغات درون متنی
3. رازآلوده و هیجانی بودن: تجربه هیجان و کشف پدیده های جدید همیشه مشتری خود را دارد.
کاربران را در معرض تجربه های جدید، غیرمنتظره و هیجانی قرار دهید. مطمئن باشید کاربران برای تکرار تجربه این هیجان و رازآلودگی مشتری شما خواهند شد.
بازی آنلاین Zynga Farmville: در بخشی از این بازی یک جعبه دربسته به بازیکن نشان داده می شود. برای کشف محتوای جعبه، بازیکن ها یا باید ۱۰ تن از دوستان شان را با ایمیل به بازی دعوت کنند و یا ۲۰ سکه مزرعه پرداخت کنند (هر ۵۵ سکه مزرعه معادل ۱۰ دلار). این تکنیک یکی از پرسودترین تکینک هایی است که این روزها در بازی های مشابه مورد استفاده قرار می گیرد.
برنامه Carrot Todo: بسیاری حاضرند تا در بین هزاران برنامه مشابه رایگان (To-do list App) دیگر این برنامه پولی iOS را به قیمت حدودی ۱ دلار بخرند تنها و تنها به خاطر اینکه این برنامه شخصیت و طرز برخورد غیرقابل پیش بینی ای دارد. گاه دست تان می اندازد، گاه شما را با عبارات توهین آمیز خطاب می کند و گاه شاید دیوانه تان بکند. یک تاکتیک بسیار هوشمند برای ایجاد تمایز جذاب با هزاران برنامه مشابه دیگر موجود در بازار.
4. کاهش هزینه ها: مردم مشتری شما می شوند تا هزینه هایشان را کاهش دهید.
راهکاری ارائه دهید تا مشتریانتان بتوانند در بخشی از هزینه هایشان صرفه جویی کنند. آنها حاضرند به شما پول بدهند تا مجبور نشوند برای سایر چیزها پول بیشتری پرداخت کنند.
Lastsecond.ir: این سایت خدمات گردشگری مختلفی به کاربران ایرانی می دهد. فقط کافی ست چمدان تان را ببندید، لباس تان را بپوشید و در این سایت منتظر یک تور لحظه آخری باشید. این سایت با ارتباطی که با آژانس های مختلف دارد تورهایی را که زمان زیادی به آغاز آنها نمانده (معروف به لحظه آخری)، گاه تا ۷۰ درصد تخفیف به شما پیشنهاد می دهد.
Groupon.com: شاید این سایت اولین سایت تخفیف گروهی در دنیا نباشد ولی بی شک در حال حاضر فراگیرترین و محبوب ترین آنهاست. شعار این سایت این است: با هم بخریم، ارزان بخریم. در ایران نیز سایت های مشابه بسیاری گسترش پیدا کرده اند.
5. معجزه های اینترنتی: مردم خوش شان می آید با اینترنت دنیای فیزیکی را دور بزنند.
با گسترش زیرساخت های اینترنت، می توان با راهکارهای خلاقانه ای برخی از فرایندهای دنیای فیزیکی را دور زده و آنها را به صورت اینترنتی انجام داد. مردم مشتری این راهکارهای جدید، ارزان تر و سریع تر خواهند شد.
Surprisegadget.com: با چند کلیک از هرجای دنیا عزیزان تان را در ایران سورپرایز کنید. این سایت این امکان را به ایرانیان خارج از کشور می دهد که هر نوع هدیه ای را (گل، کیک، بسته های هدیه، میهمانی دادن در رستوران ها و…) در آن سر دنیا سفارش دهند. سفارش شان در ایران آماده شده و به عزیزان شان تحویل داده می شود.
Fax.ir: برای فکس زدن همیشه لازم نیست دستگاه فکس داشته باشید. با استفاده از این سایت هر فایل، تصویر و … را می توانید به هر شماره ای فکس کنید. این سایت شما را از طریق اینترنت به دنیایی دیگر وصل می کند. (۵۰۰۰ تومان برای ۱۵۰ صفحه در ماه)
6. این چیزها مال منه: مردم از اینکه داشته هایشان را از دست بدهند، متنفرند.
همیشه به دست آوردن نیست که برای مردم جذاب است. گاه حفظ داشته ها انگیزه ای ست که مردم را تبدیل به مشتریان شما می کند. پس روی دارایی های اینترنتی افراد تمرکز کنید.
Pinboard.in: یاهو به طور ناگهانی تصمیم گرفت سرویس رایگان delicious را قطع کند. بسیاری از کاربران این سایت نگران از دست دادن بوک مارک های خود بودند. سایت pinboard سریعا جایگزینی پولی برای نگهداری بوک مارک های کاربران یاهو ارائه کرد.
Gmail.com: این سرویس دهنده ایمیل رایگان است ولی اگر ظرفیت حجمی حساب تان پر شود، ترجیح می دهید به جای بررسی تک تک ایمیل ها و یا پاک کردن و از دست دادن تمام ایمیل های تان، پول پرداخت کرده و حجم بیشتر خریداری نمایید.
7. نگهداری رازها: از مردم برای حفظ حریم اطلاعات شان پول بگیرید.
توانایی حفظ حریم خصوصی یکی از نگرانی های اصلی مردم است. پس چرا ما از این راه درآمد نداشته باشیم؟ برخی از سایت ها در ازای ارائه خدمات رایگان برای حفظ اطلاعات خصوصی مشتریان از آنها پول می گیرند یا سرویس هایی را ارائه می دهند که به مردم کمک می کند در فعالیت های آنلاین خود اطلاعات خصوصی خود را فاش نکنند.
Godaddy: این سایت به فروش ارزان دامنه ها معروف است. ولی در ازای حفظ اطلاعات شما پول می گیرد.
emeil.ir: وقتی نگرانی مردم از سواستفاده سایت ها از اطلاعات ایمیل شان بالا می رود، این سرویس با ارائه ایمیل های موقت ۲۰ دقیقه ای به حفظ حریم خصوصی شما کمک می کند.
8. قدرتمندتر، بهتر و سریع تر: کاری کنید تا کارهای مردم راحت تر راه بیفتد.
در ازای انجام سریع تر، بهتر یا باکیفیت تر از مردم پول بگیرید. آنها همیشه حاضرند برای آنکه کارشان راحت تر و بی دردسرتر راه بیفتد به شما پول بپردازند.
Rapidsahre: نمی خواهید مثل بقیه منتظر بمانید تا لینک دانلود شما ظاهر شود، پول بدهید تا کارتان سریع تر راه بیفتد.
Evernote: اطلاعات مربوط به کاربران پولی بسیار سریع تر از کاربران رایگان پردازش می شود.
9. فقط مثل من: به مردم امکان شخصی سازی بدهید.
مردم پول می دهند تا خدمات و محصولات مخصوص به خود را دریافت کنند. پس از امکانات فناوری اطلاعات استفاده کنید تا شخصی سازی انبوه را برایشان فراهم آورید.
axprint: یک عکاسخانه اینترنتی مخصوص شماست. عکس های تان را به هر شکلی که دوست دارید چاپ کنید. تقویم، کتاب، مگنت و…
10. به من خدمت کن: مردم همیشه برای راحتی پول پرداخت می کنند
به مردم کمک کنید تا کارهایشان را راحت تر انجام دهند. در واقع سعی کنید مانند خدمت کاران به سروران (مردم) خود خدمت کنید و هدفی جز تسهیل امورات آنها نداشته باشید.
Usesold: یک تازه وارد در عرصه تجارت الکترونیکی. فقط کافی ست یک عکس از جنسی که می خواهید بفروشید بگیرید. آنها بقیه کار فروش را برای شما انجام خواهند داد. (از قیمت گذاری گرفته تا تحویل) [تیم اصلی این استارتاپ اخیرا به دراپ باکس پیوسته و این سرویس را فعلا متوقف کرده اند]
کلپچ.کام: همه ی آن چیزی که در «کلپچ» اتفاق می افتد ثبت سفارش اینترنتی کله پاچه (یا تلفنی و اس ام اسی) و تحویل گرفتن آن درب منزل یا شرکت یا اداره یا مغازه شماست. دیگه لازم نیست کله سحر بیدار شوید.
11. زمان در حال گذر است: کاربران را به اندازه کافی از لحاظ زمانی تحت فشار قرار دهید
مردم را در موقعیت های تصمیم گیری در زمان محدود قرار دهید. به آنها نشان دهید که فرصتی (حتی غیرضروری برای آنها) تنها تا چند ساعت دیگر قابل استفاده است. این حس فشار روانی بسیاری از مردم را ترغیب به خرید از شما می کند.
پیشنهاد ویژه برای خرید: بسیاری از فروشگاه های الکترونیکی برخی از محصولات خود را در یک روز خاص با تخفیف به فروش می رسانند. این یکی از شگردهای معمول برای ترغیب مشتریان برای خرید است. پیشنهادات و فروش هایی که از نظر زمان محدود هستند. دیجی کالا هر روز چند پیشنهاد ویژه دارد.
12. خودستایی: بعضی از افراد خودنمایی و لاف زدن را دوست دارند
شاید تعداد این مشتری ها زیاد نباشد ولی حجم پرداختی آنها به اندازه کافی زیاد هست که مدل درآمدی بسیاری از کسب و کارها روی آنها تمرکز کرده باشد. این دلیل محور اصلی مدل کسب و کار بسیاری از برندهای لوکس است.
ورچین.کام: ورچین مجموعه ای از اجناس مرغوب، مناسب سرگرمی و ورزش، وسایل خانه و آشپزخانه، تزئینی و بطور کلی محصولاتی است که اکثرا در ویترین هیچ مغازه ای یافت نمی شود. ورچین نمایندگی چندین برند معتبر اروپایی می باشد. در این فروشگاه محصولاتی عرضه می شود که مشتریان از داشتنش لذت می برند.
I am rich: چندین نفر حاضر شدند ۹۹۹.۹۹ دلار بپردازند تا برنامه ای را بخرند که هیچ کاری نمی کرد جز اینکه یک الماس قرمز را نشان می داد. این تصویر الماس تنها برای خودنمایی کردن بود. برای اینکه به دوستان تان نشان دهید شما آنقدر پول دارید که ۱۰۰۰ دلار بدهید تا فقط تصویر یک الماس در پس زمینه موبایل تان قرار بگیرد!
13. اطلاعات دقیق را به من نشان بده: مردم دوست دارند بینش عمیق تری نسبت به اطلاعات به دست آورند
بسیاری از مردم از مدیریت انبوهی از اطلاعاتی که دارند کلافه می شوند. آنها احساس می کنند این همه اطلاعات فایده ای برای آنها ندارد. سرویسی ارائه دهید که بتواند مدیریت اطلاعات آنها را تسهیل کرده و چه بسا اطلاعات ارزشمندتری از آنها استخراج و ارائه دهد.
برنامه Polar: گرچه این برنامه مراقبت سلامتی رایگان است ولی می توانید برای به دست آوردن اطلاعات دقیق تر از تصاویر نمایش داده شده، پول پرداخت کنید.
جیب.آی آر: حساب دخل و خرجتان را داشته باشید. جیب یک نرم افزار حسابداری شخصی آنلاین است که در به دست آوردن بینشی درست بر وضعیت درآمد و هزینه هاتان به شما کمک می کند.
14. با من در ارتباط باش: امکان ارتباط و تماس مردم را به وجود آورید
خب این مدل بسیار پرکاربرد است. کاری کنید تا مردم آن کسی را که می خواهند بیابند. همین!
برنامه SinglesAroundMe: این برنامه در همسایگی محلی که هستید دنبال افرادی متناسب با شما می گردد. ولی تعداد پیام هایی که امکان تبادلشان هست محدود است. شما می توانید با پرداخت مبلغی مکالمات خود با دوستان جدیدتان را ادامه دهید.
Ponisha.ir: هدف این سایت ایجاد محیطی امن برای خوداشتغالی متخصصان در سرتاسر کشور است. این سایت پول می گیرد تا پیمانکاران و کارفرمایان را به هم متصل می کند.
15. ترس از دست دادن: مردم می خواهند همیشه در جریان امور باشند
به مردم این اطمینان را بدهید که به محض اتفاق یک رویداد آنها اولین کسی خواهند بود که مطلع می شوند. در دسترس بودن حجم انبوه اطلاعات و عدم توانایی در پیدا کردن اطلاعات حساس نیاز خوبی است که در برخی حوزه ها می توان باعث ایجاد یک جریان درآمدی برای کسب و کار شما باشد.
unfollowed.me: شاید بخواهید مقداری پول بپردازید تا در صورت unfollow شدن در توییتر خبردار شوید؟ این سرویس پولی باور دارد که شما این کار را خواهید کرد.
TomTom GPS : یک خرید گران برای دسترسی به اعلان های مربوط به ترافیک به مدت یک سال. این ویژگی اولین ویژگی پولی این برنامه کاربردی (راهبری خودرو) است که برای خرید خودش باید ۸۹.۹۹ یورو پرداخت کرد.
16. کمک کردن: مردم همیشه کمک نیاز دارند
افراد زیادی هستند که کمک های خاصی می خواهند. نیازهایی که هیچ سرویس دهنده ای به طور جامع و متمرکز آن ها را برآورده نمی کند. این افراد را بیابید و سرویس هایی برای کمک به آنها به طور حرفه ای طراحی و ارائه دهید.
نی نی سایت.کام: مادران باردار و مادران کودکان زیر ۵ سال دنیای احتیاج اند. نیازهایی که فرصت برآورده کردنشان نیست! چه چیزی بهتر از یک سایت که تمام احتیاجات فکری و خرید مادران را برآورده کند؟
چی بپزم.کام: همه همیشه نیاز به یک دستورغذای متناسب با موجودی های یخچال دارند. محتویات مواد اولیه یخچال تان را مشخص کنید تا سایت به شما کمک کند یک غذای خوشمزه بپزید.
سخن آخر
در چند سال اخیر تجربیاتی که در ارتباط با استارتاپ های مختلف داشتم، همواره مدل درآمد یکی از بغرنج ترین ارکان طراحی مدل کسب و کار آنها بوده است. امروزه بسیاری از استارتاپ های ایرانی هم مانند بقیه نقاط دنیا به سختی می توانند از تب گوگل (درآمد از تبلیغات) و تب فیس بوک(درآمد از راه داده کاوی) در امان باشند. این درحالی است که الگوها و تکنیک های خلاقانه تری وجود دارند که به خصوص توسط استارتاپ های اروپایی مورد استفاده قرار می گیرند و می توانند نقطه تحولی در تدوین مدل درآمد استارتاپ های ایرانی هم باشند. در این مقاله سعی کردم شانزده تکنیک و ایده برای تدوین مدل درآمد برای استارتاپ ها ارائه دهم.
تبلیغات میان متنی
سئو سایت برای موتورهای جست و جو و همچنین تبلیغات گوگل از جمله مهمترین روش ها برای بیشتر دیده شدن سایت شما به حساب می آید. شرکت پیام آوا خدمات طراحی سایت تهران و سئو را با مناسب ترین قیمت به شما ارائه می دهد. بازاریابی و تبلیغات به رکن اساسی جامعه امروز ما تبدیل شده است.
تبلیغات میان متنی
"من یک ایده فوق العاده برای فروش آنلاین دارم .یک سایت شیک و جذاب لازم دارم .بعد از این که سایت را راه اندازی کردم مردم به سایت من سر میزنند و از من خرید می کنند چون ایده فوق العاده دارم .فقط تنها چیزی که لازم دارم این است که نمی دانم چطور میتوانم سایتم را بین مردم تبلیغ کنم"
این ایده و نظر اغلب دوستانی میباشد که برای مشاوره به من مراجعه می کنند.
دو ایراد اساسی در این کلیشه ذهنی وجود دارد. نخست اینکه فرآیند فروش و بازاریابی آنلاین مدل خاصی دارد که باید رعایت شود. بنابراین فرآیند واقعی، از چیزی که در ابتدا به نظر می رسد پیچیده تر است. اشکال دوم این است که این دوستان خودشان را از این معادله حذف کرده اند!گاهی مدیران و کارآفرینانی نزد ما می آیند و تحت تاثیر عملکرد و محتوای سایت، از ما تقاضا می کنند چیزی شبیه آن برایشان بسازیم. ما به این افراد می گوییم ۸۰ درصد موفقیت سایت ناشی از شیوه مدیریت آن است نه ظاهر یا نرم افزار آن! ولی مردم از بیرون تصور دیگری دارند.تقلید سایت کار راحتی است. آیا می دانید فقط در ایران چند نفر از قالب سایت برایان تریسی کپی کرده اند؟ ولی آیا موفقند؟ اما مدیریت سایت چطور؟ این راز بین ما و شما بماند: کسانی که خودشان را از معادله وب سایت حذف کرده اند، اغلب شکست می خورند. کلیشه ذهنی آنها اینست: «اینترنت یک فناوری پیشرفته است که برای آسان کردن کارها آمده است و این روزها کامپیوترها خودشان می توانند خیلی کارها بکنند. فقط کافی است که کامپیوتر را روشن و به اینترنت وصل کنید و یک سایت شیک و نرم افزار قدرتمند داشته باشید. بقیه ماجرا خودش رو به راه می شود.» و بقیه ماجرا رو به راه نمی شود چون سایت ساختن کافی نیست. نقش خودتان بیشتر از سایت است!
مهمترین عوامل موفقیت یک سایت کدامند؟
اگر از شما بپرسند مهمترین عوامل موفقیت یک سایت چیست چه پاسخی دارید؟ ایده خوب؟ زیبایی؟ مطالب مفید؟ بازدیدکنندگان فراوان؟ کدامیک؟ نظرات مختلفی در این زمینه وجود دارد. بعضی معتقدند پاسخ این سوال بستگی به این دارد که درباره چه نوع سایتی صحبت می کنیم. به عنوان مثال می توان پرسید آیا مهمترین عامل موفقیت یک سایت خبری با موثرترین عامل کامیابی یک سایت هنری یکسان است؟ شما چه فکر می کنید؟
یک راه برای یافتن پاسخ این سوال آن است که تجربیات موسسان و گردانندگان موفق ترین سایت های وب در اینترنت را بررسی کنیم و کنار هم بگذاریم. البته در مورد هر یک از این سایت ها باید توجه کنیم که ممکن است تصادفا یک عامل خاص مثل «داشتن ایده بکر و جالب» بسیار چشمگیر باشد. این موضوع ممکن است باعث شود که تصور کنیم همان عامل، مهمترین دلیل موفقیت آن سایت بوده است. اما گاهی مشاهده می کنیم که ایده تکراری است اما سایت با موفقیت چشمگیری روبرو می شود.سایت جستجوگر گوگل اولین موتور جستجو در اینترنت نبود، پیش از آن مدتها یاهو یکه تاز میدان بود. قبل از راه اندازی سایت فیس بوک نیز چندین شبکه اجتماعی دیگر نیز در اینترنت برپا شده بودند و میلیون ها کاربر داشتند. پس چرا این دو به چنین موفقیتی رسیدند؟ سایت گوگل حتی طراحی ساده ای دارد. بدون شک سایت های بسیاری را می توان در اینترنت پیدا کرد که در عین سادگی بسیار زیباتر از گوگل هستند. پس شاید زیبایی هم به تنهایی مهمترین عامل موفقیت نباشد.
خوشخبتانه مدیران و گردانندگان خیلی از سایت های موفق بعد از تثبیت موقعیت خود در اینترنت اقدام به انتشار کتاب ها و یا مقالاتی درباره داستان موفقیت خود کرده اند. حال می خواهیم چکیده ای از مهمترین عوامل موفقیت یک وب سایت را که برآیند نظرات بسیاری از پیشگامان دنیای اینترنت را با هم مرور کنیم. تقریبا همه این عوامل مهم هستند و ترتیب آنها در اینجا چندان مهم نیست.
1. طراحی شیک و جذاب
طراحی گرافیکی زیبا و چشمگیر مسلما در جذب مخاطب تاثیر دارد. البته این عامل به تنهایی تاثیر زیادی در موفقیت یک سایت ندارد حتی اگر در شروع کار، توجه زیادی از کاربران را جلب خود کند. یک سایت زیبا که از نظر محتوایی ضعیف باشد و یا از نظر کارایی فایده اندکی به کاربران خود برساند به زودی از فهرست سایت هایی که مردم دوست دارند مرتب به آنها سر بزنند خط می خورد. سایت نباید یکبار مصرف باشد.
2. کاربران فعال
بزرگان و پیشگامان وب معتقدند کاربرانی که بازمی گردند باارزش ترین دارایی یک سایت هستند. به همین دلیل همه تلاش های یک سایت موفق باید معطوف به دو هدف باشد: جذب مخاطبان تازه و حفظ بازدیدکنندگان قبلی (بازگرداندن کاربرانی که قبلا یک بار به سایت شما آمده اند). واضح است که همه تلاش های یک سایت مثل ارتقا کیفیت و تنوع خدمات و یا زیبایی آن با هدف کسب رضایت کاربران است. بنابراین تا کاربرانی نباشند، سایر هدف های یک سایت نیز معنا و مفهومی پیدا نمی کند. تجربه نشان داده که سایت هایی که مخاطب دائمی و کاربران فعال و وفاداری ندارند، خیلی زود به سمت کاهش فعالیت و حتی خاموشی کامل حرکت می کنند.
3. بودجه و درآمد سایت
یک عامل مهم دیگر در موفقیت سایت وب، داشتن بودجه است. راه اندازی یک سایت ممکن است در ابتدای کار بسیار کم هزینه به نظر برسد. یک کامپیوتر معمولی، یک خط اینترنت پرسرعت، یک دامین، یک میزبان (هاست) ارزان قیمت و یک نرم افزار CMS اپن سورس با قالب رایگان می تواند منجر به راه اندازی یک سایت با حداقل بودجه ممکن شود. اما این تازه شروع داستان است.بسیار از سایت های وب پس از چندماه فعالیت متوقف می شوند، تنها به این دلیل ساده که توجیه اقتصادی ندارند. البته می توان بعضی از سایت های شخصی یا وبلاگ را تنها با اتکا به عناصری چون عشق به نوشتن مدتی اداره کرد، اما حتی در چنین مواردی نیز ممکن است بعد از مدتی، انگیزه صاحب سایت برای به روز نگه داشتن آن به شدت کاهش یابد. هدف یک سایت هرچه باشد، چه انتفاعی و چه غیر انتفاعی، به ناگزیر نیازمند بودجه و توجیه اقتصادی است.
4. بازاریابی و رتبه در موتورهای جستجو
یک عامل مهم دیگر در موفق شدن یک سایت، تبلیغ خودش در سایر پایگاه های اینترنتی، به ویژه در موتورهای جستجو است. روش رایگان برای ظاهر شدن در نتایج موتورهای جستجو، رعایت نکات دقیقی است که از سوی سازندگان این موتورها به عنوان راهکارهای افزایش رتبه سایت منتشر شده است. این روزها سایت گوگل با در اختیار داشتن حدود ۷۰ درصد بازار جستجوهای اینترنتی همچنان به عنوان مهمترین سکوی تبلیغ و معرفی یک سایت مطرح است.سایتی که برنامه مشخصی برای تبلیغ و بازاریابی خود ندارد، در کهکشان اینترنت نسبتا ناشناخته خواهد ماند، حتی اگر بسیار بزرگ باشد. بنابراین به فکر یک برنامه مدون و حساب شده برای معرفی سایت خود در اینترنت باشید. نگویید سایتم به تدریج و خود به خود (به دلیل لیاقت یا محتوا یا زیبایی اش) در اینترنت شناخته خواهد شد، بلکه یک برنامه تهاجمی و حساب شده برای مطرح کردن خود در اینترنت طراحی کنید.
5. محتوای خواندنی و رایگان
تازه ترین پژوهش های میدانی درباره دلایل استقبال گسترده از سایت ها نشان می دهد که عامل «کنجکاوی کاربران» نقشی بنیادی در موفقیت یک سایت دارد. به همین دلیل است که با وجود به میدان آمدن میلیون ها سایت جدید، دو گروه از سایت های اینترنتی همچنان بیشترین بازدیدکنندگان را دارند: رسانه های اجتماعی و موتورهای جستجو. اغلب کاربران کنجکاوند بدانند «امروز چه اتفاقاتی برای دوستانم افتاده است؟» اهمیت عامل کنجکاوی ما را به سمت عامل مهمتری هدایت میکند: محتوای خواندنی و رایگان. سایت های موفق همیشه مطالب تازه ای برای مخاطبان خود دارند. بعضی از صاحبان سایت ها فکر میکنند داشتن محتوای خواندنی و رایگان فقط برای سایت های خبری و مقاله ای واجب است. اما این تصور اشتباه است. موضوع فعالیت یک سایت هرچه باشد، برای موفقیتش لازم است مطالب خواندنی در زمینه فعالیت خود منتشر کند. مثلا اگر سایت یک رستوران مقالاتی درباره اصول تغذیه مناسب، رژیم غذایی و نیز ارزش غذایی هر نوع غذا منتشر کند، بدون تردید این کار منجر به افزایش فروش آن رستوران نیز خواهد شد. همواره به یاد داشته باشید که محتوای خواندنی و رایگان مثل آهنربایی عمل می کند که هم کاربران بی حوصله و سرگردان و هم کاربران کنجکاو و باهوش را جذب خود می کند.
6. نرم افزار کارآمد
علاوه بر همه عوامل فوق یک عامل دیگر نیز تاثیر زیادی بر موفقیت یک سایت دارد و آن برخورداری از یک نرم افزار کارآمد برای مدیریت محتوا و اطلاعات سایت است. ممکن است تصور کنید یک نرم افزار کارآمد وب نرم افزاری است که قابلیت های متنوع و فراوانی داشته باشد یا اینترفیس (رابط کاربری آن) خیلی خوش دست طراحی شده باشد. البته این دو عامل در ارزیابی کیفیت و کارایی یک نرم افزار بسیار مهم هستند. اما از آنجایی که دنیای وب بسیار پرشتاب است و خیلی زود نو به نو می شود، کارآمدترین نرم افزارهای تحت وب آنهایی هستند که همه عوامل موثر در موفقیت یک سایت را پوشش می دهند و به اندازه کافی انعطاف پذیرند. ممکن است از یک نرم افزار open source رایگان و بسیار پیشرفته برای پیاده سازی سایت خود استفاده کرده باشید و یک طراح وب، پوسته زیبایی را برای آن طراحی کرده باشد. تا اینجای کار همه چیز عالی است، اما کافی است بخواهید کوچکترین تغییری در ساختار اطلاعاتی یا نرم افزاری سایت خود ایجاد کنید، آیا این کار به آسانی امکان پذیر است؟ آیا همه صاحبان سایت ها برنامه نویسی وب بلدند؟ آیا دسترسی به برنامه نویس مسلط به کار با نرم افزار مورد استفاده شما آسان است؟ از همه اینها مهمتر، آیا نر م افزار مورد استفاده شما عواملی مانند پشتیبانی از کاربران، بازاریابی، کسب درآمد از سایت و تبلیغات، بالابردن رتبه در موتورهای جستجو و دسترسی آسان به محتوای سایت را به خوبی پوشش می دهد؟ اینها سوالاتی است که باید از ابتدا به فکر آن باشد تا بتوانید همگام با تحولات شبکه اینترنت و عادت ها و نیازهای کاربران خود را به سرعت سازگار کنید.
7. مهمترین عامل موفقیت: مدیر خوب!
غالبا تصور می شود یک سایت خوب و موفق قائم به ذات خودش است. یعنی مجموعه اطلاعات و سیستم نرم افزار آن است که باعث موفقیت آن شده است. اطلاعات خوب و سیستم نرم افزاری کارآمد صد البته در موفقیت یک سایت تاثیر به سزایی دارند اما به نظر من آنچه که فراتر از همه این عوامل عمل می کند و معمولا مورد غفلت واقع می شود «عامل انسانی» است. شاید تصور کنیم بدون درنظر گرفتن عامل انسانی و صرفا با تکیه بر مطالب خوب و نرم افزار خوب می توان سایت موفقی داشت. تحقیقات نشان می دهد مهمترین عامل موفقیت یک سایت وب، آگاهی و عملکرد فردی است که آن را مدیریت می کند. یک راننده ناشی ممکن است یک خودرو آخرین مدل را به دیوار بکوبد و متوقف شود، اما یک راننده ماهر می تواند مسافرانش را با یک خودرو قدیمی زوار در رفته، صحیح و سلامت به شهر دیگری برساند. کدامیک از این دو خودرو واقعا موفق ترند؟!
اهمیت مدیر سایت در اداره یک وب سایت آنقدر زیاد است که «یک مدیر خوب می تواند عیوب محتوایی و نرم افزاری سایتش را با کوشش و هوشمندی خود پوشش دهد». نمی شود از سایتی که به تازگی راه اندازی شده انتظار داشت از نظر محتوایی جامع و از نظر نر م افزاری انعطاف پذیر و بی نقص باشد، اما می توان توقع داشت که یک مدیر دلسوز و با پشتکار، همه موانع پیش روی یک سایت را برای رسیدن به موفقیت نسبی یک به یک از پیش رو بردارد. لازمه چنین مدیریتی داشتن بینشی عمیق از ماهیت وب، آگاهی از مشکلات روزمره مدیریت یک سایت و تلاش برای کسب مهارت های لازم در این زمینه است.
پس از دانشگاه تیگران اسلویان مشغول به کار شد. او سه ماه پس از استخدام، شروع کرد به کار کردن روی استارتاپ خود و از آن زمان استارتاپ خود را رها نکرده است. اسلویان به مدت سه سال هم کار ثابتش را داشت و هم استارتاپش را راه اندازی و مدیریت کرد تا اینکه در نهایت توانست آنقدر سرمایه جمع کند که بتواند کاملاً روی استارتاپش تمرکز کند. این کار آسانی نبود اما اسلویان از پس آن بر آمد. چرا شما نتوانید؟
1- از تک تک ثانیه هایتان استفاده کنید
لازم به ذکر نیست که مدیریت زمان برای چنین کاری بی نهایت حیاتی است. شب ها و بعد از ظهر ها کار کردن که بدیهی است، اما بهینه سازی حقیقی به چیزی بیشتر از این ها نیاز خواهد داشت. حدود 9 ساعت زمانی که هر روز در محل کار سپری می شود از خیلی ها انرژی زیادی می گیرد و به ندرت زمان لازم برای ساخت محصول یا ارائه ی خدماتی با کیفیت باقی می گذارد. اما کسانی که به هر صورت خود را متعهد به انجام این کار می دانند، باید رویکردی در قبال مدیریت زمان خود پیدا کنند که برایشان مناسب باشد. این رویکرد برای اسلویان اینگونه بود که هنگام پیاده روی و یا رانندگی تا محل کار، در مورد راه اندازی کسب و کار به کتاب های صوتی گوش می کرد. او اگر می خواست بعد از 16 ساعت روی مبل راحتی اش استراحت کند، ترجیح می داد تلویزیون را روشن کند و سریال هایی ببیند که در مورد نحوه ی شکل گیری شرکت های بزرگی مثل چیپوتل، هول فود، و لینکدین به او چیزهایی یاد می دادند.
موارد یاد شده به طور قطع بهترین نوع آموزش برای کسب و کار نیستند، اما همین کار های کوچک به اسلویان کمک کرد عادت پرسیدن سؤال های درست در مورد کارآفرینی را در خود نهادینه کند. او به جای آنکه اوقات فراغت خود را به «انگری بردز» بازی کردن بگذراند، به مطالعه ی مطالب کسب و کاری روی وبسایت های معتبر می پرداخت. شاید دیوانه وار به نظر بیاید اما وقتی معادل دو کار تمام وقت کار می کنید و دوست دارید در هر دو بهتر باشید، مجبور هستید به همین اندازه در مورد زمان خود بهره ورانه عمل کنید.
2- رفت و آمد های خود را کوتاه کنید
برآورد ها نشان می دهند شاغلین سالانه چیزی حدود 200 ساعت از وقت خود را در رفت و آمد به محل کارشان صرف می کنند. شما می توانید با استفاده از محتواهای آموزشی (مثل مورد بالا) اطمینان حاصل کنید از این زمان استفاده ی بهتری می کنید، اما این هیچ گاه به اندازه ی اینکه جایی بنشینید و تمرکز خود را کاملاً متوجه کاری کنید نتیجه بخش نخواهد بود. بسته به اینکه شغل تمام وقت شما چه باشد، شاید گزینه ی دیگری برای کوتاه کردن زمان رفت و آمد خود در اختیار نداشته باشید. اما اگر هدف نهایی شما ایجاد یک استارتاپ است و تنها گزینه ی شما انجام این کار خارج از وقت اداری است، پیدا کردن شغلی که این موضوع را تا حد امکان برایتان ساده کند به شما کمک زیادی خواهد کرد. برای نیل به این هدف لازم است به محل کار خود بسیار نزدیک باشید، حتی اگر هزینه ی مالی بیشتری روی دستتان بگذارد یا شما را از دوستانتان دورتر کند.
فراموش نکنید بخشی از اینکه در وهله ی اول کار تمام وقت را برای خود انتخاب کرده اید به این علت است که درآمد (و به تبع آن منزلی در محل مناسب) داشته باشید. بیایید صادق باشیم؛ شما در هر صورت وقت آزاد چندانی برای تعامل با دیگران نخواهید داشت. رفت و آمد شما به محل کار تنها زمانبر نیست، بلکه انرژی شما را نیز تحلیل می برد؛ وقتی ساعت ها زمان خود را در رفت و آمد سپری کنید، بهره وری و انرژی شما نیز به همراه این زمان به هدر خواهند رفت. اسلویان ظرف سه سال گذشته سه بار شغل خود را عوض کرده و جابجا شده است تا زمان رفت و آمد خود را به کمتر از 20 دقیقه برساند. حالت ایده آل این است که این 20 دقیقه را نیز با دوچرخه و یا پیاده روی به محل کار خود رفت و آمد کنید تا کمی ورزش را نیز در برنامه ی خود گنجانده باشید.
3- کسب و کار خود را از صفر شروع نکنید
بسیاری از مؤسسین به اشتباه فکر می کنند باید همه چیز را خودشان بسازند. این کار بیش از اندازه زمانبر است. شاید ابتدا اینطور به نظر بیاید که یک درآمد ثابت می تواند زمان بیشتری در اختیارتان قرار دهد. اما تجربه ی تیگران اسلویان می گوید این می تواند تله ی خطرناکی باشد. وقتی به جای تنها یک شغل، شغل دومی به عنوان یک کارآفرین داشته باشید، سرعت اهمیت بسیار بیشتری پیدا می کند.
اما چرا؟ چون انسان ها برای اینکه انگیزه ی خود را حفظ کنند نیاز دارند همواره در حال پیشرفت باشند. اگر شکل دهی یک نمونه ی اولیه ی قابل استفاده بیشتر از 6 ماه طول بکشد، احتمال دارد پیش از آنکه به نتیجه ی خاصی برسید آن را رها کنید. باور کنید اگر یک هفته ی تمام وقت خود را صرف سیستمی متفاوت برای ثبت نام کاربران خود بکنید، موفق نخواهید شد. در روز های اول، مهم ترین کاری که می توانید انجام دهید این است که یک نمونه ی اولیه ی عملیاتی روانه ی بازار کنید و ببینید به کجا می رسد. سپس وقتی مسیر خود را دنبال کردید و منابعی در اختیار گرفتید، می توانید برگردید و تعداد بیشتری بسازید و یا به بازسازی محصول خود بپردازید.
خوشبختانه امروزه پروژه های متن باز، چارچوب های جدید، و سیستم های از آب و گل درآمده ی فراوانی در اختیار کارآفرینان قرار دارد و اغلب ویژگی های استاندارد مورد نیاز شما از قبل به صورت آماده وجود دارند. کافی است این محصولات را در کنار یکدیگر قرار دهید و آنها را کمی دستکاری کنید تا نیمی از راه را طی کرده باشید. این کار همچنین به شما اجازه می دهد زمان محدود و انرژی بی نهایت ارزشمند خود را صرف کار هایی بکنید که به واقع اهمیت زیادی برایتان خواهند داشت.
4- برای خود شریک پیدا کنید
داشتن یک شریک دیگر که مکمل شما باشد برای تمام کارآفرینان اهمیت دارد، اما برای کسانی که هنوز شغل تمام وقت خود را ترک نکرده اند از اهمیتی ویژه برخوردار است. پیدا کردن یک نفر دیگر که به اندازه ی خودتان به استارتاپ شما باور داشته باشد و به همان اندازه برایش وقت و انرژی بگذارد بیش از هر چیز دیگر به یک دلیل حیاتی است: وقتی پای یک نفر دیگر هم در میان باشد، رها کردن کار بسیار دشوار تر خواهد بود. در این صورت ایده یا شرکت شما دیگر به خودتان خلاصه نمی شود و این، مسئولیت به بار می آورد. شما نمی توانید کسی که به دنبال شما وارد این نبرد شده است را نا امید کنید.
انتخاب یک مؤسس دیگر همچنین به این معناست که دو نفر برای این کار تلاش می کنند. به این ترتیب کار سریع تر پیش می رود و این چیز خوبی است، نه تنها برای بالا بردن احتمال موفقیت، بلکه از لحاظ انگیزه نیز به شما کمک می کند. از آنجایی که شما و شریکتان در برهه های مختلف بالا و پایین های خود را خواهید داشت، قادر خواهید بود یکدیگر را در غلبه بر این چالش ها یاری کنید. در سطحی تجربی تر، داشتن یک شریک این فرصت را به شما می دهد که او ایده ها و دیدگاه هایتان را با ایده ها و دیدگاه های خودش به چالش بکشد. به این ترتیب تصمیم هایی که می گیرید می تواند از بحث و همکاری شما با یکدیگر نشأت بگیرند، نه از مغز سردرگم، خسته و کار کشیده ی خودتان.
5- از خدمات ارزان استفاده کنید
حفظ یک شغل ثابت آسایش مالی بیشتری به شما می دهد، اما قطعاً معنایش این نیست که برای مخارج استارتاپ خود دست و بالتان هر چقدر که بخواهید باز خواهد بود. درست همانگونه که هر ثانیه برایتان اهمیت پیدا می کند، ذره ذره ی پولتان نیز مهم می شود و پس انداز نیز بیش از پیش دشوار. هیچ کس دوست ندارد محصولی بسازد اما برای بازاریابی، برندسازی، و یا تولید آن در مقیاس بالا پولی برایش باقی نماند. اما با کمی خلاقیت می توان تقریباً با هیچ، استارتاپی ایجاد کرد و آن را تا مرحله ی هزاران کاربر توسعه داد.
چگونه؟ بخشی از آن بر می گردد به اینکه ابزار های خود را چگونه انتخاب کنید. اسلویان در ابتدا برای میزبانی وبسایت کوچک خود ماهیانه بیش از 70 دلار پرداخت می کرد. در حالی که می توانست با استفاده از یک سرویس دهنده ی دیگر ماهیانه 5 تا 10 دلار برای این کار هزینه کند. او بازاریابی ایمیلی خود را نیز برای تنها چند هزار کاربر با بیش از 150 دلار در ماه شروع کرد اما تغییر سرویس دهنده باعث شد با کمتر از 10 دلار بتواند ماهیانه ده ها هزار ایمیل بفرستد.
او می گوید وقتی تبلیغات فیسبوکی را شروع کرد، برای هدف گیری مخاطب تبلیغات خود تنها از گزینه های کشور و محدوده ی سنی استفاده می کرد که این به هدررفت پول زیادی منجر شد. اما وقتی با استفاده از یک سرویس تبلیغاتی دیگر به دنبال هدف گیری بسیار دقیق تری رفت، با پول بسیار کمتر، به کاربران بسیار بیشتری رسید. این فهرست می تواند کماکان ادامه داشته باشد، اما احتمالاً تا همینجا هم منظور را متوجه شده اید: اگر شما هم استارتاپ کوچکی هستید، دلیلی ندارد برای خدمات پول زیادی هزینه کنید.داشتن شغل دوم یعنی بها دادن به زمان، پول و انگیزه. این سه از یکدیگر جدا نیستند، بنابراین اگر در یکی از آنها لنگ بزنید دو تای دیگر نیز لنگ خواهند زد و یک بار دیگر شما را با شغل اولتان تنها خواهند گذاشت.